loading...

کتاب دستمایه عمر

کتابی از احادیث معتبر حاصل پژوهش سید حسین صادق زاده

بازدید : 733
جمعه 29 اسفند 1398 زمان : 2:37

انگاه عصای پیکان داری بدست گرفت وبیرون امد ما در جلوش بودیم واوپا برهنه وپیراهن خود را هم تا نصف ساق بکمرزده بود و لباسهای دیگرش را بکمر زده بود چون حرکت کرد ماهم پیشاپیش حرکت کردیم یسر بسوی اسمان بلند کرد وچهار تکبیر گفت که ماپنداشتم اسمان و دیوارها با ام هم اواز بودند سرداران ومردم اماده و سلاح پوشیده و بهترین زینت را نموده دم درایستاده بودند چون ما‌‌ان‌صورت و هیبت بر انها در امدیم سپس امام رضا ع در امد ونزد در ایستاد و فرمود الله اکبر اللله اکبر لله اکبر الله اکبر الله اکبر علی. مارزقنا من بهیمهالانعام والحمد لله ما ابلانا. ما هم صدا را میکشیدیم. و میگفتبم یاسر گویدشهر مرو از گریه وناله و فریاد بلرزه در امد چون پیاده راه میرفت ودر یر هر ده قدم میایستاد سه تکبیرمی‌فرمود یا سر گوید ما خیال میکردیم که اسمان وزمین و کوه با ااو هم اواز گفته و شهر مرویک پارچه گریه وشیون بود

کمبود توجه / اختلال بیش فعالی 04133368657
نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 7

آمار سایت
  • کل مطالب : 80
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 206
  • بازدید کننده امروز : 155
  • باردید دیروز : 45
  • بازدید کننده دیروز : 46
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 297
  • بازدید ماه : 2264
  • بازدید سال : 51652
  • بازدید کلی : 108591
  • کدهای اختصاصی